طراحی گرافیک

طراحی گرافیک فرایند ارتباطات بصری، و حل مسئله از طریق استفاده از تایپ، فضا، تصویر و رنگ است. رشته طراحی گرافیک زیرمجموعه ارتباطات بصری و طراحی ارتباطات در نظر گرفته شدهاست، اصطلاح «طراحی گرافیک» میتواند به خاطر اشتراکات فنی پیچیده، به جای طراحی ارتباطات و ارتباط بصری استفاده شود. طراحان گرافیک از روشهای مختلف در ایجاد و ترکیب کلمات، نمادها و تصاویر به منظور خلق یک نمایش تصویری از ایدهها و پیام استفاده میکنند. طراح گرافیک ممکن است ترکیبی از تایپوگرافی، هنرهای بصری و تکنیکهای صفحهآرایی را برای تولید یک نتیجه نهایی استفاده کند. طراحی گرافیک، اغلب به هر دو فرایند (طراحی) که توسط آن ارتباط ایجاد شدهاست و محصولات (طرح) که تولید میشوند اشارهمیکند.
کاربردهای رایج طراحی گرافیک شامل هویت (لوگو و نام تجاری)، انتشارات (مجلات، روزنامهها و کتابها)، تبلیغات چاپ، پوسترها، بیلبوردها، گرافیک وبسایت و عناصر، علائم و بستهبندی محصولات است. به عنوان مثال، بستهبندی محصول ممکن است شامل یک لوگو یا دیگر آثار هنری، متنهای سازمانیافته و عناصر طراحی خالص از جمله عکسها، اشکال و رنگ باشد که ساختار متحد قطعه را شکل میدهند. ترکیببندی یکی از مهمترین ویژگیهای طراحی گرافیک است، به ویژه هنگامی که موضوع استفاده از مواد موجود از قبل یا عناصر متنوع مطرح است؛ بنابراین انتظار میرود که از نظر طراحی هم در این حیطه خوب باشی.
تعریف هنر طراحی گرافیک در طول زمان بنا به انتظاری که از بازخوردهای بصری کارآمد در هر زمان است تغییر میکند و نو به نو میشود. در این میان مقتضیات زمان و چالشها و تغییرات اجتماعی و سیاسی و به تبع آن تغییرات فرهنگی بهطور مستقیم باعث ایجاد تعبیر و تعریفی نوظهور از هنر میشود تا جایی که در عصر حاضر باید پذیرفت که مفاهیم عمیقتر و گستردهتری مانند «ارتباط تصویری» خرده مفاهیم دیداری و نشانگان سنتی بصری را در خود هضم میکند و مفهوم ذهن آشنای «طراحی گرافیک» را به نوعی در دل خود مستتر دارد.
در فارسی واژه «طراحی» را در ترجمه «Design» به کار میبرند. این ترجمه چنانچه به معنای نقشه کاری باشد، صحیح است؛ ولی اگر طراحی به معنای کشیدن طرحی روی کاغذ، مثل طراحی از روی مدل باشد، ترجمه درستی نیست.
اما طراحی گرافیک به معنای خلق و سامان دادن یک سلسله عوامل تصویری برای بیان یک مفهوم یا پیام یا اطلاعات در جهت هدفی مشخص و معیناست

طراحی هویت بصری (Visual Identity Design)
این نوع از طراحی گرافیک مبتنی بر یک برند می باشد. در تعریف کلی یک برند، پل ارتباطی یک مجموعه یا سازمان با مخاطبینش است. هویت بصری یک برند هم تعیین کننده چیستی، چگونگی و گاهی چرایی تعامل با مخاطبان می باشد. در واقع اگر فرض کنیم که یک برند، یک شخص است که با مخاطب تعامل می کند، هویت برند (Brand Identity) ، نقش شخصیت (Personality) آن فرد را خواهد داشت.
طراحی تبلیغاتی و بازاریابی (Marketing & Advertising Graphic Design)
احتمالا یکی از آشناترین انواع طراحی گرافیک، طراحی تبلیغاتی باشد. این نوع طراحی به حدی برای مردم آشناست که قسمت قابل توجهی از مردم، طراحی گرافیک را را همین نوع طراحی می دانند و از دیگر انواع طراحی گرافیک آگاه نیستند.
این نوع طراحی، متوجه قسمت تبلیغات و بازاریابی شرکت های بزرگ و کوچک است. در واقع جلوه اصلی و قیافه تبلیغات و برنامه های مارکتینگ یک شرکت با طراحی گرافیک معنا پیدا می کند. اهمیت این نوع از طراحی به حدی حیاتی است که اصلا، یک برنامه بازاریابی موفق با طراحی های گرافیکی هدفمند محقق می شود.
طراحی رابط کاربری (User Interface Graphic Design)
طراحی رابط کاربری قسمتی از طراحی گرافیک است که متوجه تعامل کاربر با یک بستر، مثل نمونه هایی که ذکر شد، می باشد. رابط کاربری (UI) چگونگی تعامل کاربر را با یک برنامه، اپلیکیشن، وبسایت، بازی و هر نوع صفحه دیگری تعیین می کند. اینکه جلوه و قیافه یک اپلیکیشن یا صفحات یک وبسایت چه شکلی باشند، کاربر چگونه با آن ها تعامل کند، چطور کاربر راحت تر بتواند با آنها تعامل کند، همه و همه در حوزه طراحی رابط کاربری یا طراحی ui می باشد.
طراحی حوزه نشر (Publication Graphic Design)
شاید بتوان گفت قدمت این نوع از انواع طراحی گرافیک، از بقیه شاخه ها بیشتر باشد. در واقع از زمانی که چاپ و نشر به یک صنعت تبدیل شد، این نوع از طراحی گرافیک خلق و گسترش پیدا کرد. طراحی حوزه نشر یا طراحی گرافیکی نشریات، قسمتی از طراحی گرافیک است که با حوزه چاپ، نشر، کتاب، روزنامه، کاتالوگ و … در ارتباط است.
طراحی موشن گرافیک (Motion Graphic Design)
اگر به یک طراحی گرافیک، حرکت و پویانمایی اضافه کنیم، تبدیل به موشن گرافی می شود. طراحی هایی مثل انیمیشن، صداگذاری، تایپوگرافی، ویدئو، اسلاید تصاویر و … که با حرکت همراه هستند، در این نوع از انواع طراحی گرافیک جای می گیرند.
طراحی موشن گرافی از جدیدترین شاخه های طراحی است. از زمانی که تلویزیون در خانه ها جای باز کرد این شاخه به شدت رشد کرد. از نمونه های رایج آن تبلیغات تلویزیونی بود. با رشد شبکه های اجتماعی و کسب و کار های آنلاین و دیجیتالی هم به کاربردن آن در تبلیغات و تولید محتوا بسیار بیشتر از قبل شد.
طراحی مبتنی بر تصویر سازی ( Art and illustration for Graphic Design)
این نوع از طراحی گرافیک در واقع شامل خلق و تصویرسازی مفاهیم و تصاویری است که متناسب با مسئله ای که طراح می خواهد حل کند، به وسیله او طراحی می شود. که خود شامل طراحی انواع مختلفی از تصاویر و محصولات می شود؛
خلاقیت
تفکر از منظر روانشناسی فرایند حل مسئله است. تفکر بر دو نوع است:
- تفکر همگرا که به حل مسئله به صورت خطی و به تفکر منطقی و استدلالی توجه دارد.
- تفکر واگرا که در حل مسئله به راهحلهای متعدد توجه داشته و برای کشف تمامی جایگزینهای ممکن از تداعی آزاد استفاده میکند. این تفکر را تفکر خلاق نیز مینامند. تفکر واگرا چهار ویژگی مهم دارد: اصالت، سیالی، انعطافپذیری و بسط
حافظه توانایی ذخیرهسازی و بازیابی تجربیات گذشتهاست. وقتی بر حل یک مسئله تمرکز میشود، نیاز به اطلاعات موجود در حافظه است اما همیشه اطلاعات فرد برای حل یک مسئله کافی نیست، پس باید به جمعآوری اطلاعات مرتبط پرداخت. اطلاعات بیشتر در حافظه، تداعی بیشتر را به دنبال دارد. تداعی بیشتر دستیابی به ایدههای بکرتر را به دنبال خواهد داشت. بر این اساس میتوان تفکر خلاق را به انفجار هستهای ذهنی تشبیه کرد. هرگاه یک نشانه از طریق تفکر واگرا بسط یابد، مجدداً همین نشانه بسط یافته، خود به شکلی واگرا بسط مییابد و این عمل تکرار میشود. بدین ترتیب، یک نشانه به صورت تصاعدی با نشانههای دیگری پیوند مییابد. از همین روست که قارچ انفجار اتمی نشانهها، در ذهن آدمی شکل میگیرد.
به عمل پدیدآوردن چیزی که پیش از آن وجود نداشته، عمل خلاقانه گفته میشود. بنا به این تعریف، اگر بتوان برای هر مورد کار گرافیک که در بنیاد جدید و بیهمتا است، راهحل جدیدی به لحاظ ایده، انتخاب سمبلها، تصاویر و اشکال پیدا کرد، در واقع عمل خلاقانه اتفاق افتادهاست. در طی انجام هر پروژه، کوشش برای پیدا کردن راهحلهایی فکری و تصویری که تا به حال انجام نشده، امکان تقویت حس خلاقیت را بالا میبرد. عمل خلق متکی به خصوصیات فردی و نیز به نوعی به خصوصیات و امکانات زمانی و اجتماعی مربوط است.
نخستین بار یونانیان به اهمیت تداعی آزاد در مسیر تفکر خلاق پی بردند. امروزه برخی اندیشمندان از آن به عنوان موتور محرک خلاقیت یاد میکنند. اهمیت تداعی آزاد از آن روست که هر فردی مجموعه بزرگی از اخبار، اطلاعات، خاطرات و تجربیات را در اختیار دارد که بهطور معمول در حافظه او بایگانی شدهاند. برای بازخوانی، بازشناسی و یادآوری آنها به محرکهای خاص نیاز است. قدرت تداعی در بازخوانی امور پیش گفته به فرد کمک میکند تا همواره با مشاهده هر پدیده عناصر مرتبط با آن را در ذهن بازخوانی یا به نوعی احیاء کند و قوه تصور خود را به قوه حافظه مرتبط سازد. تداعی آزاد در واقع تجربهای است که به موجب آن، فرد هنگام فکر کردن دربارهٔ یک کلمه یا یک شکل تمامی آنچه را که به ذهن میرسد توصیف میکند.
مدنیک میگوید: تفکر خلاق عبارت است از شکلدادن به تداعیها به صورت ترکیبات تازه و مفید که پاسخگوی الزامات خاصی باشد … هرچه عناصر ترکیب جدید غیر مشابهتر باشد، فرایند حل کردن خلاقتر خواهد بود.
بخش خلاقانه خود از دو قسمت در طراحی گرافیک تشکیل میشود:
- پیدا کردن فرم و ایده برای محتوا و پیام
- پیدا کردن و خلق معادلهای تصویری برای ایده
اگر گفته شود بخش منطقی شناسایی مخاطب و درک پیام، بخش پنهان و ناپیدای یک کار گرافیک است، آنگاه بخش تصویر و فکر که مربوط به بخش خلاق کار است، قسمت آشکار، ملموس و دیدنی کار است. این بخش به نیروی خلاق گرافیک دیزاین احتیاج دارد تا بتواند ایده، تصاویر، فرمها و رنگها و نوشتههایی بسازد که محتوای پیام را به بهترین وجه به مخاطب بیان کند. در این بخش عمل اصلی ارتباط با مخاطب انجام میشود. عمل خلق یک عمل آگاهانه، محاسباتی و علمی نیست. عمل خلق ناشی از آن بخشی از ویژگیهای انسان است که کاملاً ناشناخته و غیرقابل کنترل و دسترسی است.
خلاقیت، فرایند پیچیده و گستردهای است که ایدهای خلاقه از دل آن بیرون میآید و سعی در قاعدهمند و نظاممند بیان کردن فرایند خلاقه، تنها به جهت سهولت در امر مطالعه و ادراک موضوع صورت میپذیرد و اشاره بر این امر، که از دیدگاه برخی از روانشناسان و پژوهندگان این گونه دستهبندیها همواره عین به عین اتفاق نمیافتد امری ضروری است، بدان معنا که برخی مراحل کاملاً توامان و پیچیده انجام میپذیرد و لختی و درنگی برای طی کردن یک مرحله و رفتن به مرحله دیگر نیست؛ تا بدانجا که گاه مراحل خلق یک اثر در لحظه و آنی صورت میپذیرد. البته این اتفاق در لحظه را نباید با شهود یکی دانست؛ زیرا در عمل خلاقانه بیشک تفکر و تعقل آگاهانه و نظام یافتن روابط، حضوری بلامنازع دارد. در حالی که نگرش شهودی طی مراتب و مراحل مراقبه حاصل میگردد و گونهای خلق اتفاقی و خلقالساعه بهشمار میآید. به عبارت دیگر فرایند خلاقیت، روندی قابل کنترل به مراحلی مشخص است و خلق یک اثر گرافیکی نتیجه تفکر و تعقلی بس منضبط و دقیق است.





13 دیدگاه ها